با خواندن این سوره از دوستان امیرالمومنین (ع) شوید + صوت آیات
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۵۹۴۳۱
به گزارش خبرنگار حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، سوره واقعه پنجاه و ششمین سوره قرآن است و در جزء بیست و هفتم آن قرار دارد.
«واقعه» از نامهای قیامت است و در آیه اول این سوره آمده است. سوره واقعه درباره روز قیامت و وقایع آن سخن میگوید و مردم را در روز قیامت به سه گروه اصحاب یمین، اصحاب شمال و سابقون دستهبندی میکند و درباره جایگاه و پاداش یا عذاب هر گروه سخن میگوید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در تفاسیر آمده است: مراد از السابقون امام علی (ع) است که در ایمانآوردن به پیامبر (ص) بر دیگران سبقت گرفت.
پیامبر (ص) در تفسیر مجمع البیان درباره فضیلت سوره واقعه فرمودند: اگر کسی سوره واقعه را بخواند، نوشته میشود که از غافلان نیست. همچنین در روایات آمده اگر کسی سوره واقعه را بخواند، هرگز گرفتار تنگدستی نمیشود.
امام صادق (ع) درباره فضیلت تلاوت این سوره میفرماید: سوره واقعه سوره امیرالمؤمنین (ع) است و هرکس آن را بخواند، از دوستان ایشان خواهد بود.
فایل صوتی تلاوت سوره واقعه با صدای عباس امام جمعه
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی متن سوره واقعه همراه با ترجمهبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خدای بخشاینده مهربان
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿١﴾
آن واقعه چون وقوع يابد (۱)
لَیْسَ لِوَقْعَتِهَا کَاذِبَةٌ ﴿٢﴾
که در وقوع آن دروغى نیست (۲)
خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ﴿٣﴾
پستکننده و بالابرنده است (۳)
إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿٤﴾
چون زمین با تکان سختى لرزانده شود (۴)
وَ بُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿٥﴾
و کوهها جمله ریزه ریزه شوند (۵)
فَکَانَتْ هَبَاءً مُّنبَثًّا ﴿٦﴾
و غبارى پراکنده گردند (۶)
وَ کُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿٧﴾
و شما سه دسته شوید (۷)
فَأَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَیْمَنَةِ ﴿٨﴾
یاران دست راست کدامند یاران دست راست؟ (۸)
وَ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿٩﴾
و یاران چپ کدامند یاران چپ؟ (۹)
وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿١٠﴾
و سبقتگیرندگان مقدمند (۱۰)
أُولَـٰئِکَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿١١﴾
آنانند همان مقربان خدا (۱۱)
فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿١٢﴾
در باغستانهاى پر نعمت (۱۲)
ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿١٣﴾
گروهى از پیشینیان (۱۳)
وَ قَلِیلٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ﴿١٤﴾
و اندکى از متاخران (۱۴)
عَلَىٰ سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ ﴿١٥﴾
بر تختهایى جواهرنشان (۱۵)
مُّتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ ﴿١٦﴾
که روبروى هم بر آنها تکیه دادهاند (۱۶)
یَطُوفُ عَلَیْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ﴿١٧﴾
بر گردشان پسرانى جاودان به خدمت مىگردند (۱۷)
بِأَکْوَابٍ وَ أَبَارِیقَ وَ کَأْسٍ مِّن مَّعِینٍ ﴿١٨﴾
با جامها و آبریزها و پیاله هایى از باده ناب روان (۱۸)
لَّا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَ لَا یُنزِفُونَ ﴿١٩﴾
که نه از آن دردسر گیرند و نه بىخرد گردند (۱۹)
وَ فَاکِهَةٍ مِّمَّا یَتَخَیَّرُونَ ﴿٢٠﴾
و میوه از هر چه اختیار کنند (۲۰)
وَ لَحْمِ طَیْرٍ مِّمَّا یَشْتَهُونَ ﴿٢١﴾
و از گوشت پرنده هر چه بخواهند (۲۱)
وَ حُورٌ عِینٌ ﴿٢٢﴾
و حوران چشمدرشت (۲۲)
کَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ ﴿٢٣﴾
مثل لؤلؤ نهان میان صدف (۲۳)
جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿٢٤﴾
اینها پاداشى است براى آنچه مىکردند (۲۴)
لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا وَ لَا تَأْثِیمًا ﴿٢٥﴾
در آنجا نه بیهودهاى مىشنوند و نه سخنى گناهآلود (۲۵)
إِلَّا قِیلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿٢٦﴾
سخنى جز سلام و درود نیست (۲۶)
وَ أَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ ﴿٢٧﴾
و یاران راست یاران راست کدامند؟ (۲۷)
فِی سِدْرٍ مَّخْضُودٍ ﴿٢٨﴾
در زیر درختان کنار بىخار (۲۸)
وَ طَلْحٍ مَّنضُودٍ ﴿٢٩﴾
و درختهاى موز که میوهاش خوشه خوشه روى هم چیده است (۲۹)
وَ ظِلٍّ مَّمْدُودٍ ﴿٣٠﴾
و سایهاى پایدار (۳۰)
وَ مَاءٍ مَّسْکُوبٍ ﴿٣١﴾
و آبى ریزان (۳۱)
وَ فَاکِهَةٍ کَثِیرَةٍ ﴿٣٢﴾
و میوهاى فراوان (۳۲)
لَّا مَقْطُوعَةٍ وَ لَا مَمْنُوعَةٍ ﴿٣٣﴾
نه بریده و نه ممنوع (۳۳)
وَ فُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ ﴿٣٤﴾
و همخوابگانى بالا بلند (۳۴)
إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً ﴿٣٥﴾
ما آنان را پدید آوردهایم پدید آوردنى (۳۵)
فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْکَارًا ﴿٣٦﴾
و ایشان را دوشیزه گردانیدهایم (۳۶)
عُرُبًا أَتْرَابًا ﴿٣٧﴾
شوى دوست همسال (۳۷)
لِّأَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿٣٨﴾
براى یاران راست (۳۸)
ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِینَ ﴿٣٩﴾
که گروهى از پیشینیانند (۳۹)
وَ ثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِینَ ﴿٤٠﴾
و گروهى از متاخران (۴۰)
وَ أَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿٤١﴾
و یاران چپ کدامند یاران چپ؟ (۴۱)
فِی سَمُومٍ وَ حَمِیمٍ ﴿٤٢﴾
در میان باد گرم و آب داغ (۴۲)
وَ ظِلٍّ مِّن یَحْمُومٍ ﴿٤٣﴾
و سایهاى از دود تار (۴۳)
لَّا بَارِدٍ وَ لَا کَرِیمٍ ﴿٤٤﴾
نه خنک و نه خوش (۴۴)
إِنَّهُمْ کَانُوا قَبْلَ ذَٰلِکَ مُتْرَفِینَ ﴿٤٥﴾
اینان بودند که پیش از این ناز پروردگان بودند (۴۵)
وَ کَانُوا یُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِیمِ ﴿٤٦﴾
و بر گناه بزرگ پافشارى مىکردند (۴۶)
وَ کَانُوا یَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَ کُنَّا تُرَابًا وَ عِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿٤٧﴾
و مىگفتند: آیا چون مردیم و خاک واستخوان شدیم واقعا باز زنده مىگردیم؟ (۴۷)
أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿٤٨﴾
یا پدران گذشته ما نیز؟ (۴۸)
قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ ﴿٤٩﴾
بگو: در حقیقت اولین و آخرین (۴۹)
لَمَجْمُوعُونَ إِلَىٰ مِیقَاتِ یَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿٥٠﴾
قطعا همه در موعد روزى معلوم گرد آورده شوند (۵۰)
ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ ﴿٥١﴾
آنگاه شما اى گمراهان دروغپرداز (۵۱)
لَآکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ ﴿٥٢﴾
قطعا از درختى که از زقوم است خواهید خورد (۵۲)
فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿٥٣﴾
و از آن شکمهایتان را خواهید آکند (۵۳)
فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ ﴿٥٤﴾
و روى آن از آب جوش مىنوشید (۵۴)
فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ ﴿٥٥﴾
مانند نوشیدن اشتران تشنه (۵۵)
هَـٰذَا نُزُلُهُمْ یَوْمَ الدِّینِ ﴿٥٦﴾
این است پذیرایى آنان در روز جزا (۵۶)
نَحْنُ خَلَقْنَاکُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿٥٧﴾
ماییم که شما را آفریدهایم پس چرا تصدیق نمىکنید؟ (۵۷)
أَفَرَأَیْتُم مَّا تُمْنُونَ ﴿٥٨﴾
آیا آنچه را که به صورت نطفه فرو مىریزید دیدهاید؟ (۵۸)
أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿٥٩﴾
آیا شما آن را خلق مىکنید یا ما آفرینندهایم؟ (۵۹)
نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ ﴿٦٠﴾
ماییم که میان شما مرگ را مقدر کردهایم و بر ما سبقت نتوانید جست (۶۰)
عَلَىٰ أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَ نُنشِئَکُمْ فِی مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦١﴾
و مىتوانیم امثال شما را به جاى شما قرار دهیم و شما را به صورت آنچه نمىدانید پدیدار گردانیم (۶۱)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَکَّرُونَ ﴿٦٢﴾
و قطعا پدیدار شدن نخستین خود را شناختید پس چرا سر عبرت گرفتن ندارید؟ (۶۲)
أَفَرَأَیْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ﴿٦٣﴾
آیا آنچه را کشت مىکنید ملاحظه کردهاید؟ (۶۳)
أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿٦٤﴾
آیا شما آن را بىیارى ما زراعت مىکنید یا ماییم که زراعت مىکنیم؟ (۶۴)
لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَکَّهُونَ ﴿٦٥﴾
اگر بخواهیم قطعا خاشاکش مىگردانیم پس در افسوس و تعجب مىافتید (۶۵)
إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿٦٦﴾
و مىگویید: واقعا ما زیان زدهایم (۶۶)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿٦٧﴾
بلکه ما محروم شدگانیم (۶۷)
أَفَرَأَیْتُمُ الْمَاءَ الَّذِی تَشْرَبُونَ ﴿٦٨﴾
آیا آبى را که مىنوشید دیدهاید؟ (۶۸)
أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾
آیا شما آن را از دل ابر سپید فرود آوردهاید یا ما فرودآورندهایم؟ (۶۹)
لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْکُرُونَ ﴿٧٠﴾
اگر بخواهیم آن را تلخ مىگردانیم پس چرا سپاس نمىدارید؟ (۷۰)
أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿٧١﴾
آیا آن آتشى را که برمىافروزید ملاحظه کردهاید؟ (۷۱)
أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ ﴿٧٢﴾
آیا شما چوب درخت آن را پدیدار کردهاید یا ما پدیدآورندهایم؟ (۷۲)
نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْکِرَةً وَ مَتَاعًا لِّلْمُقْوِینَ ﴿٧٣﴾
ما آن را مایه عبرت و وسیله استفاده براى بیابانگردان قرار دادهایم (۷۳)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿٧٤﴾
پس به نام پروردگار بزرگت تسبیح گوى (۷۴)
فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾
نه چنین است که مىپندارید سوگند به جایگاههاى ویژه و فواصل معین ستارگان (۷۵)
وَ إِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ ﴿٧٦﴾
اگر بدانید آن سوگندى سخت بزرگ است! (۷۶)
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ ﴿٧٧﴾
که این پیام قطعا قرآنى است ارجمند (۷۷)
فِی کِتَابٍ مَّکْنُونٍ ﴿٧٨﴾
در کتابى نهفته (۷۸)
لَّا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾
که جز پاکشدگان بر آن دست ندارند (۷۹)
تَنزِیلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِینَ ﴿٨٠﴾
وحیى است از جانب پروردگار جهانیان (۸۰)
أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِیثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾
آیا شما این سخن را سبک و سست مىگیرید؟ (۸۱)
وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾
و تنها نصیب خود را در تکذیب آن قرار مىدهید؟ (۸۲)
فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾
پس چرا آنگاه که جان شما به گلو مىرسد (۸۳)
وَ أَنتُمْ حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾
و در آن هنگام خود نظاره گرید (۸۴)
وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنکُمْ وَلَـٰکِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾
و ما به آن محتضر از شما نزدیکتریم ولى نمىبینید (۸۵)
فَلَوْلَا إِن کُنتُمْ غَیْرَ مَدِینِینَ ﴿٨٦﴾
پس چرا اگر شما بىجزا مىمانید و حساب و کتابى در کار نیست(۸۶)
تَرْجِعُونَهَا إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ ﴿٨٧﴾
اگر راست مىگویید روح را برنمىگردانید؟ (۸۷)
فَأَمَّا إِن کَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِینَ ﴿٨٨﴾
و اما اگر او از مقربان باشد (۸۸)
فَرَوْحٌ وَ رَیْحَانٌ وَ جَنَّتُ نَعِیمٍ ﴿٨٩﴾
در آسایش و راحت و بهشت پر نعمت خواهد بود (۸۹)
وَ أَمَّا إِن کَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿٩٠﴾
و اما اگر از یاران راست باشد (۹۰)
فَسَلَامٌ لَّکَ مِنْ أَصْحَابِ الْیَمِینِ ﴿٩١﴾
از یاران راست بر تو سلام باد (۹۱)
وَ أَمَّا إِن کَانَ مِنَ الْمُکَذِّبِینَ الضَّالِّینَ ﴿٩٢﴾
و اما اگر از دروغزنان گمراه است (۹۲)
فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِیمٍ ﴿٩٣﴾
پس با آبى جوشان پذیرایى خواهد شد (۹۳)
وَ تَصْلِیَةُ جَحِیمٍ ﴿٩٤﴾
و فرجامش درافتادن به جهنم است (۹۴)
إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْیَقِینِ ﴿٩٥﴾
این است همان حقیقت راست و یقین (۹۵)
فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّکَ الْعَظِیمِ ﴿٩٦﴾
پس به نام پروردگار بزرگ خود تسبیح گوى (۹۶)
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: قرآن تفسیر قرآن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۵۹۴۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«روایت اول» از ردیف یک موسیقیدان مهم منتشر شد/خواندن یک قصه جالب
محمدباقر زینالی پژوهشگر، مدرس، آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی در گفتوگو با خبرنگار مهر ضمن تشریح تازه ترین فعالیت های موسیقایی خود از انتشار تازه ترین اثر پژوهشیاش خبر داد و گفت: به تازگی اثر پژوهشی را با عنوان «روایت اول» از ردیفنوشته موسیقی معروفی براساس نگارش لطف الله مفخم برای ویولن را بازگردانی و تصحیح کرده ام که به نظرم یکی از آثار پژوهشی است که می تواند در حوزه های آموزشی مورد استفاده قرار گیرد.
وی در توضیحات تکمیلی پروژه خود بیان کرد: «ردیف» یکی از مهم ترین منابع موسیقی سنتی ایران است که آموزش و اجرای آن از دوره ناصری به تدریج همه گیر شد و یادگیری آن جزو جدایی ناپذیر یادگیری موسیقی سنتی در سال های اخیر شده است. در این مسیر معتبرترین این ردیف ها، ۲ ردیف «میرزا عبدالله» و «آقاحسینقلی» است که هر ۲ ردیفِ سازی محسوب میشوند که یکی برای سه تار و دیگری برای تار تدوین شده بود. هرچند نسخه ای که از ردیف «میرزاعبدالله» در حال تدریس است با تار و توسط نورعلی برومند روایت شده است. البته که هر دوی این استادان شاگردان زیادی داشتند که دانسته های خود را به آنها آموزش می دادند تا مطالب منتقل شده و موسیقی حفظ شود. یکی از این شاگردان با استعداد، درویش خان بود که بعد از اتمام دوره شاگردی ردیف، خلاقیت های زیادی نیز در موسیقی ایجاد کرد که از آن جمله می توان به ردیفی برای تدریس با تار اشاره کرد که وی با تنظیمی متفاوت آن را به شاگردان خود تدریس می کرد. از شاگردان معروف درویش خان هم می توان به مرتضی نی داوود و موسی معروفی اشاره کرد که این ردیف را درس گرفته و تدریس میکرده اند.
این پژوهشگر گفت: موسی معروفی علاوه بر تدریس، اقدام به نوشتن یادگرفته های خود به صورت نت کرد. جالب اینکه در آن زمان که معروفیِ جوان شروع به نوشتن این ردیف کرد، کمتر کسی در ایران به نت نویسی آشنا بود پس کاری که موسی معروفی انجام داده، در آن دوره پروژه ای بسیار خاص و مهم به نظر می آمد. در گذر زمان این نوشته، در سال ۱۳۱۸ به دست لطف الله مفخم پایان میرسد و این هنرمند به سبب شاگردی که نزد ابوالحسن صبا کرده بود این نت ها را به کوک های مرسوم در ویولن منتقل کردتا شاید مورد استفاده نوازندگان ویولن و حتی در تدوین ردیف ویولن صبا قرار بگیرد. ولی این اتفاق نمیافتد و نوشته های مفخم تا سال ۱۳۵۶ بدون استفاده میماند. در این سال دست نوشته ها بدون تصحیح توسط فرهنگستان هنر چاپ می شود و در بحبوبه پیروزی انقلاب اسلامی آنچنان که باید دیده نمی شود.
زینالی توضیح داد: سال ۱۳۸۲ به صورت اتفاقی نسخه ای از این کتاب را در کهنه کتاب فروشیای دیدم و آن را خریدم تا شاید استفاده ای از آن داشته باشم. البته تا سال ها فکر می کردم این کتاب همان ردیفی است که به نام ردیف موسی خان معروف است. بعدها متوجه اشتباه خود شدم و در محتوای کتاب کنجکاو شدم. از سال ۱۳۹۳ شروع به کار کردن روی این کتاب کردم و نت ها را برای سهولت اجرا به کوک های مرسوم در ردیف های تار منتقل کردم. بعدها این نوشته ها را تایپ کردم و به فکر چاپ آنها افتادم. سال ها دنبال ناشر معتبر برای چاپ درخور آن بودم. متاسفانه ناشران مختلفی که به آنها مراجعه می کردم همکاری برای چاپ نداشتند و از سال ۹۷ تا ۱۴۰۲ این داستان وقفه ای طولانی برای چاپ کتاب ایجاد کرد. حتی در خلال این پیگیری ها متوجه شدم یک هنرمند و مدرس شناخته شده حوزه موسیقی مانع چاپ این مجموعه توسط چند ناشر شده است. چون این کتاب را با کتاب ردیف موسی معروفی در تضاد می دیده و صراحتا به من گفت که این کتاب ردیف موسی خان را تضعیف خواهد کرد. چون کارشناسی کتاب توسط آن ناشران به این هنرمند موثر موکول شده بود که این جواب منفی مانع از چاپ کتاب در آن سال ها شد. البته در نهایت، کتاب «روایت اول» به صورت ناشر مولف چاپ شده است.
این نوازنده و آهنگساز موسیقی ایرانی در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: اشتباهی که در این مدت در برخورد دوستان با این کتاب متوجه شدم این بود که همه فکر میکنند این کتاب همان ردیف معروفی است اما این اشتباه به جهت نام موسی معروفی است که روی جلد آمده و پیشینه این ردیف را نمیشناسند. به نوعی می شود اذعان کرد که این ردیف را می توان ردیف «درویش خان» نامید. ضمن اینکه این کتاب برای کسانی که علاقهمند به پژوهش درباره ردیف و روند شکلگیری و رشد آن هستند، میتواند سودمند باشد و کاری که من انجام دادم پژوهشی روی زندگی موسی معروفی و لطف الله مفخم پایان، تصحیح اشتباهات موجود در نسخه اصلی کتاب، انتقال به کوکهای جدید و مضرابگذاری نت ها برای ساز تار بوده است.
وی در پایان تصریح کرد: این ردیف به تنهایی هنوز قابلیت آن را ندارد که به صورت مستقل به عنوان ردیف استفاده شود. باید پژوهش بیشتری درباره جمله بندیها و رفع اشکالات آن انجام شود تا ابهامات کامل رفع شود. همین طور، در تلاشم که نسخه ای صوتی از آن تهیه کنم تا نتها مفهوم صوتی پیدا کنند و نغمات و ملودیهای جدید به گوش ردیف دوستان و علاقهمندان موسیقی ایرانی برسد.
کد خبر 6096823 علیرضا سعیدی